مجهول

غزه یعنی غرش بمب و تفنگ************* غزه یعنی غوطه ور در موج جنگاشک‌های کودکان، سیل خروشان می شود** غزه یعنی سیل با طوفان سنگغزه یعنی غنچه‌ها در خاک و خون ********** غزه یعنی هم نوایی از رَفَح تا بیستونخیبری ساخته این حرمله‌ی کودک‌کش******* غزه یعنی فتح خیبر، بار دیگر آزمونغزه یعنی با شهادت، زندگی ************** غزه یعنی تا ابد، پایندگیبرگ زیتون سر به زیر اندخته ************** غزه یعنی با حقوق بی بشر، شرمندگیغزه یعنی انتفاضه در دفاع از سرزمین ******** غزه یعنی استقامت، سالها زیر زمینهان! قسم بر تین و زیتون داده است ********* غزه یعنی وعده‌ی صادق ز رب ‌العالمین + نوشته شده در یکشنبه سوم تیر ۱۴۰۳ ساعت 8:22 توسط کیوان بخشی پور  |  مجهول...

هرکه در دریای عشقت گم شود گمراه نیستهرکســی از دل تــو دل بــبرد دلـــخواه نیستناز در آیـــین عــاشـق‌پـــــــروری اجــبار استهرکه غیر از آن کُـند مـقبول ایـن درگاه نیستهر کسی را هـمـدم غـم‌ها و تــنـهایی مدانســایه هـمراه تـو می آید ولی همراه نیستهر فــلانی سر خــرمن وعـده داد بــاور نکنصـحبتی در خواب کرده که از آن آگاه نیستگر شنیدی از کسی زخم زبان، چـشم بـبـندآنـکـه کـوتـه فکر باشد را زبان کـوتاه نیستکافـر آنـست کـه از نـام تـو بُــت می‌سـازدسوره توبه بخوان حاجت به بسم‌الله نیستعارف آنست که ازراه حقیقت به کمالات رسدراهی که به حق نیست به حقیقت راه نیستچونکه بی باده ترا مست کنند هست شویهستی از مستی گرفتن کار با اکراه نیستجسم کیوان می‌رود در لابه‌لای خاک گورآنچه مـی‌ماند جز آه و ناله جانـکاه نیست + نوشته شده در شنبه نهم تیر ۱۴۰۳ ساعت 9:17 توسط کیوان بخشی پور  |  مجهول...